یکی مثه هیچ کس

این وبلاگ یه جای دنجه برا گفتن حرفاهای دلم البته بعضی شون!

یکی مثه هیچ کس

این وبلاگ یه جای دنجه برا گفتن حرفاهای دلم البته بعضی شون!

یه حرف مهم

 

 

وای خدای من.................
وقتی بابام میخوان باهام حرف مهم بزنن همه وجودم یه جوری میشه
چرا وقتی مامانم حرف مهم میزنن اینجوری نمی شم
شاید به خاطر اینکه مامانا زیاد از این حرفا میزنن
اما بابا ها شاید سالی یه بار
شایدم کمتر
یه لحظه یخ میزنم
همیشه حرفای مهم بابام برعکس مامان کوتاهن
کوتاه
در حد دو سه جمله
اما اثرش تا مدت ها برام میمونه
و شاید تا همیشه 


یکشنبه 22:55 

 

نظرات 1 + ارسال نظر
جاودانگی دوشنبه 21 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 01:23 ب.ظ http://neverwas.blogsky.com/

سلام

جمله های کوتاه تر تاثیرشون همیشه بیشتره...


توی شرایط خاص وقتی پدر م حرف نمیزنه ! از هزار تا جمله هم واسم با معنی تره

مثلا اگه کار اشتباهی کرده باشم سکوتش واسم ...

آره.
دقیقا همین جوریه.
راستش من تو اون جور موقع ها طاقت سکوتشونو ندارم و یه جوری فرار میکنم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد