یکی مثه هیچ کس

این وبلاگ یه جای دنجه برا گفتن حرفاهای دلم البته بعضی شون!

یکی مثه هیچ کس

این وبلاگ یه جای دنجه برا گفتن حرفاهای دلم البته بعضی شون!

یادم بمونه...

 

 

یادم بمونه وقتی پدر شدم
خیلی داد و فریاد نکنم
تا برا بچه هام عادی بشه

از این تن قشنگی که خدا به صدام داده
برا زور گفتن و ترسوندن بقیه استفاده نکنم

 قبلا ها که یه زن بودم
وقتی یه مرد سرم داد میکشید
حسه خیلی بدی وتجربه کردم

حالا هرچی بیشتر دوسش داشتم
اون حس بد عمیق تر
یه احساس بد
احساس ترس
تنهایی
و بیشتر از اونا  بی پناهی
حتی بعضی اوقات فکر میکردم
تو یه جای بزرگ
به اندازه کل کهکشان ها
فقط منم
تنهای تنها.

اگه مرد ها یه بار این احساس تلخ و تجربه میکردن
دیگه از صدای قشنگشون سو استفاده نمی کردن
برا لرزوندن دل زنی و یا ...

کاش میفهمیدن!

یکشنبه 13:03 
 

 

نظرات 9 + ارسال نظر
heaven یکشنبه 4 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 09:51 ب.ظ http://heavenborn.blogfa.com/page/1.aspx




قابل توجه آنان که به آینده امیدوارند

کسب درآمد مادام العمر آسان برای مدیران وبلاگها و وبسایتها

شرکت در بزرگترین مسابقه تبلیغات کلیکی

شما میتوانید با قرار دادن حتی یک تبلیغ در این مسابقه شرکت کنید

علاوه بر شرکت در مسابقه به ازای هر کلیک بر روی تبلیغ تا 800 ریال درآمد کسب نمائید

مسابقه 3000000 تومانی تکرار شدنی نیست

جوایز از 700000 تومان تا 15000 تومان برای 60 نفر

فرصت ثبت نام را از دست ندهید

شما هم میتوانید یکی از برندگان خوش شانس باشید

برای شرکت در مسابقه و یا کسب اطلاعات بیشتر به آدرس سایت ما بیائید.

بهشت آسمونی




از نظرات کپی پیس متنفرم.

صبح امید یکشنبه 4 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 10:13 ب.ظ http://mahboben.blogsky.com

سلام
همه مردها این طوری نیستند
البتهداد کشیدن مردها با اون تن زیباشون بعضی وقتها هم به درد میخوره

درسته همه یه شکل نیستن اما به نظرم خیلی ها خیلی جاها از این تن صداشون سو استفاده میکنن.اینم قبول دارم که بعضی اوقات به درد میخوره اما اثرات جانبیش خیلی مخربه.
خوشحالم برام نظر دادی.

نیما یکشنبه 4 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 10:35 ب.ظ http://gham-name.blogsky.com

سلام!
قشنگ بود خسته نباشی !

خوشحالم که به وبلاگم سر زدی.

مرجان دوشنبه 5 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 06:09 ب.ظ http://coral2.blogfa.com

کاش می فهمیدن!

سلام مرجان جون گلم.
شاید باور نکنی چقدر دلم برا پست هات تنگ شده.هنوز وقت نکردم ببینم این مشکل بلاگفام از کجاست.
چه خوبه که تو هم میتونی حس کنی چی میگم!
خیلی ازت ممنونم و و یه دنیا خوشحال میشم وقتی نظرات قشنگت و میبینم.
همیشه منتظرت هستم

[ بدون نام ] دوشنبه 5 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 10:09 ب.ظ

یکی را دوست می دارم ،

ولی افسوس او هرگز نمی داند.

نگاهش می کنم شاید بخاند از نگاه من که

او را دوست می دارم،

ولی افسوس،

او هرگز نگاهم را نمی خواند.

به برگ گل نوشتم من که

او را دوست می دارم،

ولی افسوس،

او برگ گل را به زلف کودکی آویخت تا او را بخنداند.

به مهتاب گفتم ای مهتاب،

سر راهت به کوی او سلام من رسان و گو که

او را دوست می دارم،

ولی افسوس،

یکی ابر سیه آمد ز ره ،روی ماه تابان را بپوشانید.

صبا را دیدم و گفتم ،صبا دستم به دامانت،

بگو از من به دلدارم که

او را دوست می دارم،

ولی افسوس،

ز ابر تیره برقی جست و قاصد را میان ره بسوزانید .

کنون وامانده از هر جا دگر با خود کنم نجوا،





یکی را دوست می دارم ،

ولی افسوس ،

او هرگز نمی داند.

قطعه قشنگی بود!
حیف بود نذارمش.
متشکرم.

جاودانگی سه‌شنبه 6 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 01:14 ق.ظ

صدایی به آرامیه یک لبخند و صدایی به بلندای یک قهقهه!

خدا رو شکر ؛من؛ صدام قشنگ نیست.

جمله اول این کامنتت هم نفهمیدیم!
البته جمله دومشو فهمیدم(دارم پیشرفت میکنم)منظورم از صدای قشنگ تن قشنگ و متفاوتی هست که خدا به مردهاداده .
مطمئن باش با یه فریاد این احساس تلخ و به طرف مقابلت میدی(اگه یه زن باشه مرد ها رو نمیدونم)هر چند صدات قشنگ نباشه
راستی برام میگی اگه یه زن سرت داد بکشه چه احساسی بهت دست میده؟
یه ذره کم ابهام بگو تا بفهمم و بتونم بذارمش تو یه پست.ممنون.
منتظرما!!!!

مرجان چهارشنبه 7 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 04:31 ب.ظ http://coral2.blogfa.com

آپ نمی کنی؟
هستی؟

قربونت برم مرجان گلم .
الان آپ کردم.

جاودانگی پنج‌شنبه 8 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 01:32 ق.ظ

ابخند زیباست و تاثیر گذار
ولی قهقهه نفرت انگیز.
صدای آرام دلنشین و تاثیر گذار ه ودر مقابلش فریاد...

(صدای افراد برای خود من خیلی مهمه خیلی روم تاثیر گذاره. )


--------------


بستگی داره که اون زن کی باشه .


اگه زنی سرم داد بزنه مطمئنا ناراحت نمیشم...

اگه با داد زدنش غرورم و هم بشکنه باز هم ناراحت نمیشم.

حتی اگه توی جمعی باشه... ولی خیلی غمگین میشم.




غمگین میشم چون مطمئنا دلیل فریاد زدن اون رفتار ها ی من بوده...

همین...

قشنگ بود.ممنونم که برام نوشتیش.
جدا!ولی من صدای طرف خیلی برام مهم نیست شایدم مهمه ولی دقت نکردم.
از این به بعد دقت میکنم!
جدی؟چه خوب .خیلی رمانتیک نوشتی.
واقعا اینجوری هستی؟
حتی اگه رفتارت اشتباهم نباشه همین جوری فکر میکنی؟
حتی اگه یه جای دیگه اعصابش خورد باشه و سر تو خالی کنه؟
چه خوب.ولی من حتی اگه مطمئن باشم به خاطر اشتباه خودمه اون احساسه بهم دست میده و دلم میشنکه.
میتونست آروم بهم بگه!
چه نیازی به داد کشیدن؟
من این احساس بد خیلی تجربه کردم از وقتی کوچیک بودم یادمه پسر خاله ام با اینکه تن صداش با من خیلی فرقی نداشت اما با فریاد من و مجبور میکرد تا به حرفش گوش کنم.

طیبه جمعه 9 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 01:44 ق.ظ http://khaghazhaye-sookhte.blogsky.com/

سلام
وا
یعنی چی زن بودی قبلا...(آیکون استرس)
مردی الان؟
یعنی چییییییییییییییییییییی؟ (آیکون غیر قابل باور)

خوشحالم عزیزم که بهم سر زدی وامیدوارم خواننده همیشگیم بشی.
استرس نگیرتت یه دخترم.
اما دوست نداشتم به زبون یه جنسیت خاص بنویسم این جوری شد که اینجوری شد!
خوشحال میشم بازم بهم از این نظر ها بدی!(لبخند)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد