یکی مثه هیچ کس

این وبلاگ یه جای دنجه برا گفتن حرفاهای دلم البته بعضی شون!

یکی مثه هیچ کس

این وبلاگ یه جای دنجه برا گفتن حرفاهای دلم البته بعضی شون!

نمیدونم چرا؟!


دارم آشپزی میکنم ، میاد بوسم میکنه و یه سکه الیزابت بهم هدیه میده ، همین جوری بی مناسبت


منم عصبی هدیه شو پرت میکنم رو زمین ، نمیدونم کجا رفتن؟ نه اون هدیه نه اونی که واسم هدیه


رو گرفته بود!


بدون شرح



مرد = درد



معذرت میخوام ...


معذرت . میخوام


همین دو کلمه میتونه :


-از خیلی از مشاجرات جلوگیری کنه


-دل اون آدم و که بهش میگی مهربون کنه


-آروم بشی ،آروم بشه


-...


پس چرا میذاریم غرور لعنتیمون جلوی گفتن این دو کلمه و بگیره!؟


گاهی باید عادت ها رو تغییر داد




آمین



میگوید الهی بمیرم راحت شوی


.

.

.


جوابش را نمیدهم


اما در دل میگویم آمین



بعضی از روزها...


حس کردی بعضی از روزها همچین الکی دل آدم گرفته است؟!


امروز از اون روزها بود

از صبح حالم گرفته بود

چراشو نمیدونم

خیلی فکر کردم که آخه چرا ؟


فکر میکنی دلیلی پیدا نکردم!

 .

.

 .

.

 .

چرا تا دلتون بخواد دلیل پیدا شد برا غصه خوردن غمگین بودن

از جمله بیماری بابا ...


بالاخره بیخیالش شدم و تصمیم گرفتم کارهام وانجام بدم

اما نشد.


تصمیم گرفتم بیام و اینجا بنویسم شاید حالم بهتر شد


فکر میکنم شد



دنیا تمام نشد!


دنیا تمام نشد ...


پس باز هم زندگی



ساعت دیواری با طرح عشق


ساعت دیواری با طرع عشق جستجو میکنم


خرید اینترنتی


شاید این ساعت به دل هایمان عشق دهد


شاید جادویی کند...





یاد گرفتن



 چه لذتی دارد یاد گرفتن چیزهای جدید


این لذت رو با هیچ چیز عوض نمیکنم




خدایا دنیا و لذت هایش را چه زیبا آفریده ای

دوستت دارم



آخیش!


چه حس خوبیست دوری

نبودن تو

شاید اگه بودی مثه الان که تلفنی دعوا شد دعوامون میشد

وتمام لذت این هوای خوب را به هدر میدادی

چه باران قشنگی

و چه حس خوبی که تو نیستی

اینجا تهران است

تهران بی تو

وبه من خوش میگذرد

از این اتاق گرفته تا قدم زدن در بارون تا غذا سفارش دادن در رستوران


خوشحالم که نیستی عزیز دلم

همان بهترکه اصلا نباشی


آخییییییییییییییییییییییییییییییییییییش




تهران


بودن و ماندن در تهران این روزها خیلی سخت شده برام