یکی مثه هیچ کس

این وبلاگ یه جای دنجه برا گفتن حرفاهای دلم البته بعضی شون!

یکی مثه هیچ کس

این وبلاگ یه جای دنجه برا گفتن حرفاهای دلم البته بعضی شون!

خداحافظی با بهمن ۸۷

 

 

بهمن
این آخرین شب بهمنه
بهمن 1387
همیشه وقتی اسم سال میآد
دلم برا روزایی که گذشته تنگ میشه
هیچ وقت به بهمن هیچ سالی ابراز علاقه نکردم
آخه از بهمن خیلی خوشم نمیآد
به خصوص متولدین بهمن
خصوصا اگه مرد باشه
از خصوصیاتشون متنفرم.
این بهمن اولین بعد از 14 سال اولین بهمن زندگیم بود
که از درس وکلاس خبری نبود
گردش و تفریحم زیاد نداشتم
مهمونی زیاد رفتم
چون بیشتر خونه بودم
تنبلی هام و دلتنگی هام بیشتر بود
خیلی چیزا یاد نگرفتم
از خیلی اوقات استفاده نکردم
کمدم نامرتب بود
(امشب دارم مرتبش میکنم)
نمیشه گفت بد گذشت
اما میتونستم خیلی بیشتر از اینا استفاده کنم
یک ماه دیگه از روزهای تنهاییم گذشت
با همه خنده های و گریه هاش
اما انصافا خنده هام بیشتر از گریه هام بود
یه اتفاق خیلی خوب
که بهمن امسال افتاد
تولد یکی مثه هیچ کس بود
با اینکه از متولد های بهمن خوشم نمی اد
اما خوب.
انگاری مجبورم هر سال بهمن واسش تولد بگیرم.
اتفاق های خوب زیاد افتاد.
بهمن امسال با چهارشنبه تموم شد
اینم به فال نیک میگیریم
امید وارم این آخرین بهمن زندگیم نباشه
امیدوارم دوستای نتی که تو این ماه پیدا کردم همیشه پیشم بمونن
امیدوارم بهمن سال بعد خیلی خوشبختر از الان باشم
امیدوارم از اسفند آخرین ماه 87 خوب استفاده کنم.
امیدوارم به برنامه ریزی هام بیشتر عمل کنم
و امید وارم کمتر چرند پست کنم.
خداحافظ تا همیشه.
20:17 

 

چهارشنبه

 

 

از صبح تا حالا همین جور خوشبختی داره میباره 

 تعجب کردم  

این چند روز اینقدر حالم بد بوده 

که یادم نبود چند شنبه است 

فکر میکردم باید دوشنبه سه شنبه باشه 

اما یه دفعه 

مغز نم کشیدم یادش اومد که امروز چهارشنبه است 

یه چهارشنبه خوب 

مثه همه چهارشنبه هام.  

۱۴:۰۵ 

 

 

 

 

 

یه روز خوب

 

 

میخوام پرواز کنم 

از اینجا تا ... 

مممممم 

تا همون جا 

امروز حذف و اضافه ام بود 

از صبح تا حالا تو نتم 

اما الان برنامه ام خیلی خوب ردیف شده 

فقط دو تا نهار دانشگام 

و اینکه 

چقدر خوبه آدم ... 

مثه دیوونه ها شدم دوباره 

نمی دونم چی بگم  

الکی اومدم حرف بزنم 

حالم خیلی خوبه 

امروز کلی تلفن هم داشتم 

و با کلی از اشنا ها احوال پرسی کردم 

یه مگسی هست اینجا 

که میخواد روز خوبم و خراب کنه 

اما مگه من میذارم 

چه روز خوبیه امروز 

۱۱:۵۰ 

 

  

 

خوشبختی

 

 

خوشبختم

از اینجا تا آسمونا
احساس خوشبختی میکنم
به اندازه ای که
 نمی تونم باور کنم میشه اینقدر خوشبخت بود
اما انگار میشه!
 میشه بدون هیچ دلیلی
خندید و احساس خوشبختی کرد.
19:44 

 

گل باقالی!

 

 این یه مطلب قشنگه که دوست خوبم تو کامنت ها برام گذاشته بود . 

حیفم اومد نذارمش تو پست ها:

اولین همدم و همراز خداست بعدش مادر و بعدش بهترین دوستای آدم٬ 

استاد درس اندیشه ما دیروز یه حرف قشنگی زد گفت هروقت احساس پوچی یا ناامنی یا دلتنگی کردی دستت رو ذار رو گردنت و نبضت رو حس کن بعدش گفت ببین چقدر بهت نزدیکه خدا از این هم بهت نزدیکتره خدا توی وجودته خیلی حرفای قشنگی میزد کلی ازش خوشم اومد

   http://golbaghali.blogsky.com/ 

عیادت !

 

 

از صبح تا الان احوالاتم و برا 200 نفر توضیح دادم که خوبم.ممنونم.متشکرم.لطف دارین حالم داره بد میشه امروز دایی بزرگم و پسرش و عمو کوچیکه خاله ام و پسر خاله ام بابا بزرگم اومدن عیادت کلی هم تلفن جواب دادم هر کدومم برا خودشون توصیه های داشتن این و بخور اون و نخور برو فلان دکتر اون کارو نکن همه گفتن چقدر لاغر شدی 4 کیلو کم کردم جز لیمو شیرین هیچی دیگه نمیشه خورد حالم بد شد از بس که نصیحت کردن امشب یاد گرفتم اگه رفتم عیادت کسی اولا خیلی اونجا نشینم دوما خیلی سر و صدا نکنم و بچه ام و نبرم سوما اجیل نخورم چهارما توصیه و نصیحت نکنم میدونم از رو محبت میگن اما کاش یه کم به بعدش فکر میکردن به اون موقعی که مامانم میخوان تمام توصیه ها و عملی کنن.  

 

آنفولانزا

 

 

از دیشب تا الان تو اغوش گرم انفولانزا دارم میسوزم . 

 

 

گل محمدم

 

 

گل محمدم تنها همدم من تو این شبهای تنهایی تو هستی 

می دونم و قتی نباشی  دیگه به این راحتی ها نمی تونم بخوابم. 

خدای مهربونم

 

 

خدای مهربونم 

هرچقدر فکر کردم برم با کی حرف بزنم 

هیچ کی پیدا نشد 

یعنی بودن ولی دلم نمی خواستشون 

قربونت برم که تو هم همیشه هستی  

هم  همیشه دلم تو رو میخواد 

این خواستن و ازم نگیر 

هیچ وقت !  

۲۱:۵۵ 

  

  

ناکجا!

 

 

 

                      دلم خیلی گرفته , از اینجا تا ناکجا