دیشب همین که خوابیدم
صدای جیغ دو تا گربه بلند شد
انگاری مذکره چیزی میخواست که مونث بهش نمیداد
خلاصه دعواشون بالا گرفته بود
مذکر:من کلی به امشب دل بسته بودم!
-مگه من گفتم دل ببند؟مشکل خودته
مذکر:اذیتم نکن.
-سکوت
مذکر:این هفته کلی برات غذا پیدا کردم,از سطل زباله بیرونت کشیدم,جلوی صندله وایسادم تا نخوره تو سرت.اینه جواب محبتام؟!
-تو نمیکردی یکی دیگه میکرد!
مذکر:با اونم همین کار و میکردی؟!
-100?
مذکر:ازت خواهش میکنم
-خواهش میکنم خواهش نکن
مذکر:نمی دونستم اینقدر نامردی!
-نمیشه که همیشه تو نامرد باشی
دیگه صدایی نیومد.
راستش اینا رو از میو میو کردن هاشون حدس زدم.
شایدم اشتباه کرده باشم و اونا هم مثه مامان بابام سر مسائل الکی تری دعواشون شده بود!
جمعه ۹:۳۰
واسه آینده هم پست زدی یا اینکه مال گذشتس!
گربه ها ... موجوداتی ملوس و بی وفا!
یعنی چی ؟!
دقیقا ملوس و بی وفا.خیلی خوب گفتی.
نوشتید دیشب جمعه ۹:۳۰ !
صبح جمعه ۹:۳۰ این مطلب و نوشتم که در مورد اتفاق دیشبش بوده.
می خوشحالم وقتی میبینم انتقاد میکنی.
سعی میکنم این دفعه ابهام نداشته باشه.(لبخند)
متشکرم که برام وقت گذاشتی.
سلام
بعضی از مطالبت خیلی خوب
راستی زبون گربه ها رو از کجا یاد گرفتی
شاد و سربلند باشی
متشکرم.
کلا من زبون همه حیوون ها رو بلدم!
ماشاالله به این هوش زبان حیوان فهم تو!
آخرش مونثه قبول کرد ؟!
آخی!
نمیدونم .
راستش دیگه صداشون و نشنیدم.
!
ولی اگه بخوای میتونم ازشون بپرسم؟
سلام.
وبلاگ جالبی دارید امیدوارم در هر کجا که هستید موفق و تندرست باشید.
متشکرم.