من روی تخت دراز کشیدم و تونت میچرخم
تو بیرون از اتاق رو مبل دراز کشیدی و نمیدونم داری چیکار میکنی
یعنی غرورم اجازه نداد وقتی رفتم دستشویی نگات کنم ببینم در چه حالی
هم خوشحالم که پیشم نیستی و هم ناراحت
بودن و نبودنت هر دوبرام درد داره این روزها
دنیای تو خیلی دوره از دنیام و این عذاب آور ترین چیز دنیاست برام
در تعجبم چرا من و دوست داری ؟!
در تعجبم چرا هنوز هستم ؟!!
در تعجبم چطور زنده ام هنوز ؟!!!
this انسان عجب موجودیست!