یکی مثه هیچ کس

این وبلاگ یه جای دنجه برا گفتن حرفاهای دلم البته بعضی شون!

یکی مثه هیچ کس

این وبلاگ یه جای دنجه برا گفتن حرفاهای دلم البته بعضی شون!

آنفولانزا

 

 

از دیشب تا الان تو اغوش گرم انفولانزا دارم میسوزم . 

 

 

گل محمدم

 

 

گل محمدم تنها همدم من تو این شبهای تنهایی تو هستی 

می دونم و قتی نباشی  دیگه به این راحتی ها نمی تونم بخوابم. 

خدای مهربونم

 

 

خدای مهربونم 

هرچقدر فکر کردم برم با کی حرف بزنم 

هیچ کی پیدا نشد 

یعنی بودن ولی دلم نمی خواستشون 

قربونت برم که تو هم همیشه هستی  

هم  همیشه دلم تو رو میخواد 

این خواستن و ازم نگیر 

هیچ وقت !  

۲۱:۵۵ 

  

  

ناکجا!

 

 

 

                      دلم خیلی گرفته , از اینجا تا ناکجا 

 

 

                     

مهمون!

 

 

حیف که برامون مهمون اومد 

وگرنه میخواستم امشب هزار تا پست بذارم 

از اون پست های وحشتناک! 

 

 

همیشه من مقصرم

همش به خاطره منه 

آره  

شماها همیشه راست میگید 

 همیشه ی همیشه   

اگه آسمون نمیباره تقصیر منه

اگه مورچه ها رو میز قطار میشن تقصیر منه  

اگه هوا طوفانیه و خاک اومده توی خونه تقصیر منه 

اگه اسرائیل فلسطین و گرفته گناه از منه 

اگه پای پیرزن همسایمون درد میکنه به خاطر منه 

اگه پسره کنکور قبول نشد و باید بره سربازی مشکل از منه 

 شیطونی های پسر خاله ام هم همین طور  

دعواهای خاله و شوهر خالم هم  

غصه های مامان بزرگ 

گلایه های عمه ها 

مارمولک های تو بیابون 

 

اصلا هرچی سختی و زشتی تو دنیا هست 

به یمن وجود منه 

 

اعتراف میکنم. 

همین حالا 20:32 اعتراف میکنم که هرچی بدبختی تو دنیا هست 

به خاطر بودن منه 

 

ای آدمهای دنیا بیان این نکبت و بکشید تا از شر همه بدی ها راحت بشین  

بیایید من آماده ام 

اماده آماده 

تا تقاص همه گناهکارای ازل تا ابد و پس بدم 

 

یه معجزه

نمی دونم چی باعث شد این معجزه رخ بده
ساعت 2 بود که با
 آخ و ناله و بالش وپتو جلو تلویزیون خوابیدم
از چشمام ناخود اگاه اشک میاومد پایین
تمام بدنم درد میکرد
مطمئن بود که سرماخوردگی اساسی انتظارم و میکشه
حتی ناهارم با اینکه عدس پلو با ماهی بود که من عاشقشم و نخوردم
بابام خیلی اصرار کردن مامان هم
سفره رو کنار من انداختند که من هم بخورم
اما نتونستم
و اما بعد از فوتبال
"من طرفدار هیچ کدوم نبودم به خاطر گزارش عادل میدیدم"
اما وقتی فوتبال تموم شد احساس کردم
دیگه اثری از سرماخوردگی نیست
چشمام هم خشک بودن
خیلی تعجب کردم
گفتم مامانی حالم خوب شد
و تو نگاه بهت اونا پا شدم و نهارم و خوردم
و پتو بردم تو اتاقم
همیشه وقتی سرما میخورم
میرم جلو تلویزیون میخوابم
عموما تا دو روز
فقط وقتای ضروری پا میشم
کلاس مهمونی جلسه
هرچی باشه تعطیل میشه
یادمه عروسی خاله ام آنفوانزا گرفته بودم
و با چه اصراری فقط چند دقیقه رفتم برگشتم
تو اون یه هفته حسابی لاغر هم میشم
ولی خوب خدا رو شکر
امروز یه خطر حتمی و پشت سر گذاشتم
و میتونم فردا برم مهمونی.(یه چشمک ستاره ای)

سرما خوردگی

  

 

 

 

یه سرما خوردگی اساسی در انتظارمه. 

اومدنش و با تک تک سلول هام حس میکنم. 

همشون دارن گریه میکنن. 

اخه از این سرماخوردگی خیلی میترسن. 

خیلی. 

خدا کنه خیلی پیشم نمونه. 

 

 

غروب جمعه

 

 

ای کاش فردا هم بریم بیرون
تا غروب جمعه...
همیشه فکر میکنم
اگه جمعه ها هم دعای کمیل داشت
چه خوب میشد
من عاشق این دعام
بیشتر از همه دعاها دوسش دارم
الان دیگه عربیش و که میخونم معنی شو میفهمم.
دعای فوق العاده قشنگیه به نظرم.
دوست دارم موقع دعا خوندنم بقیه نباشن
تا صدای گریه هام و نفهمن
اما فعلا که مجبورم مثه همیشه بی صدا گریه کنم
و بعدشم صورتم و بشورم و نیم ساعتی تو اتاق بمونم
تا کسی نفهمه که ...
وای خدای من چقدر دلم برا نجف و حرم حضرت علی تنگ شده
چه جای ....
محشر بود
دعا کمیل اون شب و هیچ وقت یادم نمیره
هیچ وقت.
دلم برا مشهدم خیلی تنگ شده
برا شب جمعه هاش به خصوص
فکر کنم دلمم مثه خودم دیوونه شده
و روز هارو قاطی کرده
دلتنگی هاشو یه شب زودتر ... 

۱۷:۴۱
 

 

خواستگار

یه چند نفری تو نوبتن تا ماه صفر تموم بشه و ...
هیچ کدومشون و ندیدم
یه سری تصمیم گرفته بودم هر کی میگفتن میگفتم نه
من تا فوق نگیرم نمی خوام ازدواج کنم
تا اینکه یه بار دختر خالم که 27 سالشه پزشکه و مجرد
بهم گفت تو اشتباه من و تکرار نکن
به همه موردات فکر کن
هرچی بزرگ تر بشی انتخاب سخت تر میشه
و یه سری کتابم بهم داد که بخونم
بعد با یه فرد مطمئن تو مسائل دینی مشورت کردم
می خواستم بفهمم حرف خدا و پیغمبرم در این مورد چیه؟
که فهمیدم حرف دختر خالم درست بود
نباید بدون دلیل رد کرد
نبایدم الکی قبول کرد
چون من هنوز اول راهم
از اون به بعد دیگه الکی ...
و ...
اونی که میخواستم تا حالا نیومده
نمی دونم داره چیکار میکنه؟!
البته دیرم نکرده هنوز وقت داره
خیلی
ولی خوب اصلا فکر نمی کنه یکی دلتنگشه اینجا
شایدم فکر میکنه؟!
پیش داوری نکنیم
بالاخره اینکه
سخت و خوشاینده که برا آدم خواستگار بیاد
خوشایند به خاطر اینکه فکر میکنه شاید این مرد رویاهات باشه
سخت اینکه ممکنه نباشه
البته اگه باشه هم سخته
خیلی سخت که بخوای زندگیت و بسپاری دست یکی دیگه
گیج میشه آدم
انتخاب خیلی سختیه به نظرم!!!
و دلپذیر
توأمان با هم.
آرزو میکنم هیچ کدومشون نیان.
21:20