میمانم ...
با همه وجودم سعی میکنم .
میتوانم .
میتوانم بمانم برای خودم.
تنها و تنها برا خودم
for always
روزی که تصمیم گرفتم یکی مثه هیچ کس و بسازم به خودم قول دادم که این وبلاگمو تا هستم داشته باشم و هرگز پاکش نکنم حتی اگه مثه قبلی ها بین دوستام لو بره.
تجربه تلخ پاک کردن سه تا وبلاگ و خداحافظی ...
نمیدونم چرا من حتی تو نت به این بزرگی نمتونم یه جایی برا خودم داشته باشم.
امروز میان ترمم و ۲۰ شدم وقتی دیدم حالم خوبه گفتم بیام خدافظی با یکی مثه هیچ کسم.
این وبلاگم وخیلی دوست داشتم.
خیلی بیشتر از خیلی.
از خدافظی کردن متنفرم.خیلی برام سخته.
برام خیلی لذت بخش بود که به جای نوشتن تو دفترم بیام و تو وبلاگ بذارم لذت بخش تر از اون وقتی بود که میدیدم کامنت دارم و حرفام ارزش خوندن و برا یکی داشته
دیگه داره گریه ام میگیره. به احتمال زیاد دیگه هرگز وبلاگ نمیزنم .دلم نمیخواد دوباره این تجربه تلخ برام تکرار بشه.تصمیم گرفتم برگردم به دفتر خودم و اونجا بنویسم هر چند که جای کامنت ها اونجا خیلی خالیه.
به تعداد وبلاگ های دنیا ازتون ممنونم که بهم سر میزدین و کامنت میدادین.
میدونم حرفام برا هیچ کی فایده ای نداشت و ...
سخته بگم خدافظ این وبلاگ و هرگز پاک نمیکنم و گاهی بهش سر میزنم
این جوری خدافظی برام راحت تره.
(شاید ماهی یکبار آپ کنم)
آرش:
سکوتم از رضایت نیست اصن حس شکایت نیست
جاودانگی:
ل ب ت خ ن د و ن.
این هفته پست ندارم
یعنی کلی نوشته دارم که میخواستم بذارم
اما نوشته هام تو یونی لو رفت
اگه بذارم وبلاگمم لو میره
خیلی ناراحتم!
همه چی باقیست
همچنان جاریست
با تو رویایست
بی تو بی خوابیست
موضوع هام بیکاریست
زندگیم تکراریست
این و خودم گفتم .خواهشا مسخره نکنین.(خجالت)
خسته ام و لبریز از بی کسی.
دلم میخواد دیگه تو این دنیای بیرحم و کثیف نباشم.
حالم داره از همه چیز به هم میخوره.
هیچ امید و ارزویی برا موندن ندارم.
خدایا آخه تو برا چی من و اینجا نگه داشتی؟!
من دیگه نمیخوام اینجا باشم!
دلم میخواد بمیرم.
خدایا کمکم کن.
کمک کن تا زودتر بیام پیش خودت.
از اینجا خسته شدم.
دلم گرفته .
گریه هم ارومم نمیکنه.
فقط دلم میخواد نباشم.
خدایا کمکم کن.
به گفته اشکان :
دلم آغوش بی دغدغه میخواهد.
به گفته خودم :
خیلی بیشتر از خیلی.
به گفته او :
خوب بخواد.
مگه تو باید هر چی میخوای داشته باشی؟!
به گفته جاودانگی :
...
بیا منو ببر نوازشم کن
دلم آغوش بی دغدغه میخواد
تو این بستر پاییزی مدفون
که هر چی نفس سبزه بریده
نمیدونه کسی چه سخت موندن
مثل برگ روی شاخه ی تکیده
...
ن ی ل و ف ر ی ب ا ش ی
به گفته وحید :
"آدم هر چیز رو بخواد می تونه به دست بیاره"
به گفته رافونه:
فقط امیدوارم وقتی که به چیزی که میخواستی رسیدی دیر نباشه.
به گفته تو :
...؟
(دلم میخواد گفته خودت رو تو کامنت ها بهم بگی تا این پستم و با گفته های کامنت ها کامل کنم.ممنون.)